loading...
طنزنما
بابک خداقلی بازدید : 80 دوشنبه 12 خرداد 1393 نظرات (0)

کمیک دلایل مردم برای ادامه تحصیل

کمیک دلایل و انگیزه های مردم برای ادامه تحصیل

 

کمیک دلایل مردم برای ادامه تحصیل , طنز دانشگاه رفتن دخترا و پسرا , دانشگاه رفتن دخترها , کمیک طنز دانشگاهی, چرا دخترها و پسرها دانشگاه می رویند



طنز دانشگاه رفتن دخترا و پسرا

دختران دانشجوی دانشگاه های دولتی از ترم ۱ تا ترم ۸

ویژگی های کلی:این دختران از آن دسته دخترانی هستند که تا زمان ورود به دانشگاه با واژه ای به اسم پسر غریبه هستند و تنها وسیله نقلیه ای که سوارشده اند اتوبوس می باشد.از نظر شکل ظاهری بیشتر شبیه مردان غیرتمند و با خدا هستند!!

ترم ۱- اصولاً وقتی به آنها بگویید با سه حرف پ- س – ر یک کلمه معنی دار بسازید مخ آنها Errorمیدهد! چون فکر میکنند تنها دانشجوی این مملکت هستند عمراً کسی را تحویل نمیگیرند.و تا وقتی که قبل از اسمشان کلمه مهندس و دکتر را به کار نبرید جوابتان را نمی دهند! {پیشنهاد میکنم که در دختران ترم یکی (صفری) به دنبال Gf نباشید چون اولاً پا نمدهند و ثانیاً اگر حتی یکی از این دختران برای دوستی پا بدهد(یکی در هر ۱۰ میلیون سال)همه به شما به چشم یک همجنس باز نگاه خواهند کرد!} فقط برای عملیات قضای حاجت به Wc می روند.طولانی ترین مسیری را که طی میکنند مسیر دانشگاه تا خانه می باشد.به پسران همکلاسی به چشم خواستگار نگاه می کنند.تمام کتب ترم اول را می خرند و با دقت جلد میگیرند.سوژه خنده دانشجویان ترم بالایی هستند. وقتی به آنها سلام میکنید به چشم یک مزاحم خیابانی به شما نگاه میکنند!(بی جنبن دیگه!!!) درفاصله بین کلاسها نان و پنیر دستپخت مادر را میل میکنند تا انرژی بگیرند!

ترم ۲ – همچنان قادر به ساختن کلمات معنی دار نمیباشند!متوجه میشوند به غیر از آنها افراد دیگری نیز به اسم دانشجو تو این مملکت هستند! به مقداربسیار ناچیز از قطر ابروها کاسته میشودولی سیبیل جزیی از اعضای ثابت بدن می باشد.سر کلاس متوجه موجوداتی عجیب و غریب میشوند اما اسم آنها را نمی دانند.کماکان مسیر دانشگاه تا خانه بدون هیچ کم و کاستی طی میشود.نیمی از کتاب های ترم را میخرند و نیمه دیگر را از کتابخانه میگیرند.
اگر به آنها سلام کنید در جواب زمزمه نامفهومی میشنوید با این مضمون:سلام علیکم ورحمة الله و برکاته! دو- سه بار از جلوی تریای دانشکده رد میشوند اما جرأت داخل شدن را ندارند!(استغفرالله)

ترم ۳ – به معنای واژه پسر پی می برند و با ماهیت آن موجودات عجیب و غریب آشنا می شوند.به این نکته حیاتی پی می برند که تنها استفاده Wc قضای حاجت نیست!!!سوژه خنده پیدامیکنند . همه کتابها را از کتابخانه می گیرند و متوجه میشوند که تا ۴ جلسه میتوانند سر کلاس غیبت کنند.می فهمند که شهر خیلی بزرگ است و غیر از خانه شان جاهای دیگری هم دارد! تریا دانشکده تبدیل به پاتوق آنها میشود.در جواب سلام شما میگویند سلام!

ترم ۴ – با واژه Bf آشنا میشوند اما راه و رسم تور کردنش را بلد نیستند.ابروها نازکمیشودوسیبیل ناپدید!در ساعت های استراحت بین کلاسها و حتی وسط کلاس ها به Wc میروند!همیشه در دانشگاه از قسمتهای ”پر پسر” عبور میکنند.شروع میکنند به پرسیدن آدرس از پسرای خوش تیپ دانشگاه!(نکته:اگر دیدید که جلوی در آموزش یه دختر ازتون آدرس آموزش رو پرسید پس: ۱- دختره ترم ۴ درس میخونه.۲-شما خوشتیپید!.۳ – یالامخشو بزن دیگه چلمن!)شروع میکنن به نوشتن جزوه !هر ۲-۳ شب یکبار به خانه میروند برای حاضری و به خاطر غر زدنهای مامان بابا.(خوب پدر مادرن دیگه دلشون تنگ میشه شما به بزرگی خودتون ببخشید!) و تعویض لباس و بقیه روز ها خونه دوستشون درس میخونن!(آره جون خودت .بیچاره پدر ,مادره خبر نداره خوابگاه دخترا بغل خوابگاه پسراست!!!!) در جواب سلام شما میگویند:سلام.چطوری؟خوبی؟

ترم ۵ –یکی از این موجودات خوش خط و خال (bf ) را بدست می آورند اما چون تازه کار هستند بامبول های زیادی سرشان پیاده میشود!اصلاً سرکلاسها نمی روند و از دانشگاه فقط با Wc کار دارند!چون Bf دارند دیگه احدی را تحویل نمیگیرند و درست مثل ترم یک میشوند( چون این دفعه
فکر میکنن فقط خودشونن که Bf دارند و آسمان باز شده این پسره افتاده تو بغل اینا! =آخر بی جنبگی)کوتاهترین مسیری را که طی میکنند مسیر دانشگاه به کافی شاپ و سپس خانه میباشد.از چهره مردانه گذشته تنها خاطره ای باقی مانده است!(اینجاست که میگن مردونگی مرده!!!) به دلیل افزایشآرایشات روی صورتشون اضافه وزن می آورند و برای جبران آن از مقدار شلوار و مانتو شان کم میکنند!یک میز اختصاصی برای خودشان و Bfشان در تریا دانشکده رزرو است!تابلو میشوند.کارکنان حراست دانشگاه آنها را به اسم کوچک می شناسند.سند کمیته انضباطی را به نامشان میکنند!در جواب سلام شما (بعد از ۱۰ دقیقه!) می گویند:اوا سلام ببخشید حواسم نبود(طرف داره عاشق میشه  و حواسش یه جای دیگست….خاک بر سرت!)

ترم ۶ – خیلی تابلو میشوند!عاشق میشوند! مورد سوءاستفاده قرار میگیرند!مشروط میشوند!!!

ترم ۷ –به طرز وحشتناکی تابلو میشوند! در عشق شکست میخورند!مشروط میشوند!

ترم ۸ – دوباره آدم میشوند.دیگر تابلو نیستند چون جوانان مستعد دیگری جای آنها را میگیرند(من لذت می برم میبینم این جوونارو…….!)جای جایدانشگاه برایشان خاطره انگیز است.مثل بچه آدم این ترم درس میخوانند فارغ میشوند.در به در دنبال شوهر میگردند.به نگهبان جلوی در دانشگاه هم پا می دهند.

بعد از دانشگاه: ازدواج میکنند و رخت بچه میشورند.

اینم از دانشگاه رفتن پسرا….:

ترم اول(ترم جو گیریدگی)

الو سلاممامانی.منم هوشنگ.وای مامانی نمی دونی چقدر اینجا خوبه. دانشگاه فضای خیلی نازیه.وای خدا خوابگاه رو بگو.وقتی فکر می کنم امشب روی تختی می خوابم که قبل از من یه عالمه از نخبه ها و دانشمندای این مملکت توش خوابیدن – و جرقه اکتشافات علمی ازهمین مکان به سرشون زده – تنم مور مور میشه..راستی اینجا تو خوابگاه یه بوی مخصوصی میاد که شبیه بوی خونه اصغر شیره ای همسایه بغلیمونه.دانشجوهای سال های بالاتر میگن این بوی علم و دانشه! لامسب اینقدر بوی علم و دانش توی فضا شدیده که آدم مدهوش میشه!!! پریشب یکی از بچه ها به خاطر Over Dose از دانش رفت بخش مسمویت بیمارستان!

ترم ۲(ترم عاشق شدگی)

آه ای مریم.ای عشق من  .همه زندگی من.می خواهم درختی شوم و بر بالای سرت سایه بیفکنم تا بر شاخسار من نغمه سرایی کنی.میخواهمت با تمام وجود عزیزم.همه پول و سرمایه من متعلق به توست.بدون تو این دنیا رو نمی خوام.کی میشه این درس من تموم شه تا بیام بات ازدواج کنم…امروز یک ساعت پشت پنجره کلاستون بودم و داشتم رخ زیبایت را که همچون پروانهای در کلاس میدرخشیدی تماشا می کردم…

ترم ۳(ترم افسردگی)

الو مامان سلام.مریم منو ول کرد و گذاشت رفت! مامان جون افسرده شدم اولین عشقم بود دارم میمیرم از غصه .ای خدا بیا منو بکش راحتم کن.مامان من این زندگی رو نمی خوام…..

ترم ۴(ترم زرنگ شدگی)

الو سلاممهشید جون خوبی عزیزم؟منم پژمان! کجایی نفس؟ نیستی؟دلم تنگ شده واست گنجشک کوچولوی من.بیا ببینمت قربونت برم…مهشید جون من پشت خطی دارم .مامانمه.بعداً بت زنگمیزنم…….
الو به به سلام چطوری ندا جون؟آره بابا داشتم با مامانم صحبت میکردم.. پیرزن دلش تنگ شده واسم! جوجوی من حالت خوبه؟ به خدا منم دلم یه ذره شدهواست.باشه عزیزم فردا ساعت ۱۱ پارک پشت دانشکده دارو….

ترم۵ (ترم مشروطه گی)

الو سلام استاد! قربون بچه ات دارم مشروط میشم.۲ نمره بم بده.به خدا دی شب بابابم سکته کرد . مرد. مامانم هم از غصه افتاد پاش شکست الان تو آی سی یو بستریه. منم ضربه روحی خوردم دچار فراموشی شدم اصلاً شما رو هم یادم نمیاد ….قول میدم جبران کنم….

ترم ۶(ترم ولخرجیدگی)

الومامان من خونه می خوام ! راستی اون ۵۰ تومنی که ۳ روز پیش فرستادی تموم شد.دوباره بفرست.خرج پروژه ام شد!!!

ترم۷ (ترم پاتوقیده گی)

سلام داش مصی! حاجی دمت گرم امشب بساز ما رو . از اون پنیر شیرازیای ردیف بیار که مهمون دارم. ۳ صوت هم آیس بیار می خوایم فضا پیمایی کنیم.نوکرتم.آقایی

ترم۸ (ترم فارغ التحصیلگی)

الو سلام خانم . واسه این آگهی که توی روزنامه دادید تماس گرفتم . فرموده بودید آبدارچی با مدرکلیسانس و روابط عمومی بالا….

اینم از دانشگاه رفتن پسرا….. حالا بازم می خوای بری دانشگاه؟؟؟؟

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
<<مرجع خنده>>, اینقدر میخندی که میترکی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    آیا دوست دارید یک انجمن برای به اشتراک گذاری جوک های شما راه اندازی کنیم؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 54
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 13
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 46
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 50
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 50
  • بازدید ماه : 50
  • بازدید سال : 1,622
  • بازدید کلی : 16,492